تکه ای از خاک کربلا

عاشورا دراماتیک‌ترین روز تاریخ اسلام است. آنقدر دراماتیک که در تمام سال‌های پس از انقلاب اسلامی همواره قسمت مهمی از دغدغه فیلمسازان ایرانی بوده است. نمود این دغدغه‌ها گاه به صورت یک داستانک یا داستان اصلی و حتی روایت قصه در حال و هوای ماه محرم اتفاق افتاده است.

عاشورا دراماتیک‌ترین روز تاریخ اسلام است. آنقدر دراماتیک که در تمام سال‌های پس از انقلاب اسلامی همواره قسمت مهمی از دغدغه فیلمسازان ایرانی بوده است. نمود این دغدغه‌ها گاه به صورت یک داستانک یا داستان اصلی و حتی روایت قصه در حال و هوای ماه محرم اتفاق افتاده است.

تلویزیون در این سال‌ها و به‌واسطه روحیه مردم همواره در گونه سریال، آثار با ارزشی برای این ایام تولید کرده که بسیاری از آنها ماندگارند و حتی قهرمان هایشان وارد فرهنگ محاوره و عامه مردم شده‌اند. از حماسه مختار و یارانش پس از کربلا تا عاشقی حیدر خوشمرام و مردانگی و معرفت یاور شب دهم که همه و همه داستان‌هایی حول داستان عاشورا و امام حسین(ع) هستند. اگر در این سال‌ها و به واسطه برخی ملاحظات و مسائل در خصوص برخی وقایع تاریخی کهن و معاصر فیلم یا سریالی ساخته نشده، اما به جرات می‌توان گفت درباره عاشورا و قیام امام حسین(ع) آثاری تولید شده که قطعا در پیشگاه تاریخ تلویزیون را رو سفید خواهد کرد. آثاری که همگی از سرچشمه وقایع عاشورا تغذیه شده و با خلاقیت ناب ایرانی درآمیخته‌اند و هنرمند ایرانی عاشق اهل بیت این روز بی‌نظیر را روایت کرده است.

«عقیق»، داستانی از دوره رضاخان

«عقیق» به کارگردانی بهرنگ توفیقی در دوره رضاخانی می‌گذرد. داستان سه دوست سابق که حالا یکی از آنها خود را صاحب محله و عقیق می‌داند. جواد سرپرست، حسام رخام و احد شیرو سه دوستی که حالا بینشان دشمنی‌های فراوانی هست و در این میان جواد با ناجوانمردی و حیله عقیق را از چنگ برادرزاده حسام بیرون می‌کشد و با نفوذ در ادارات دولتی برای یک زمین وقفی سند به نام خود می‌گیرد. داستان از برگشتن احد به محله آغاز می‌شود. او به یاری حسام آمده تا مراسم ظهر عاشورای عقیق را پس از سال‌ها برگزار کنند، اما جواد با فریب او را از محله می‌راند و خون‌های زیادی هم در این میان ریخته می‌شود، بسان خون حسین پسر حسام که برای گرفتن حق پدر به عقیق رفته و بازنگشته و احد در می‌یابد که جواد او را کشته و در یکی از ستون‌های عقیق دفن کرده است.

عقیق و مراسم ظهر روز عاشورایش اینجا بهانه تقابل دو‌سویه خیر و شر داستان است و قصه نیم‌نگاهی به شرایط اجتماعی دوره رضاخانی دارد. دوره‌ای که حاکمیت با پرورش آدم‌هایی مانند جواد سرپرست، خفقان را به اوج خود می‌رساند و بدون تقابل مستقیم با مردم، مخالفان را به دست چماق‌دارها و شعبون بی‌مخ‌هایی مانند بزک از بین می‌برد. در این میان زمین عقیق قصه یک کینه بیست ساله است که با آمدن احد شیرو سرباز می‌کند و در این میان احد عاشق مرجان خواهر حسام هم بوده و هست. عقیق داستان عشق‌هایی است که پر‌پر می‌شوند و زمینی که نه به خاطر زمین بودن که به خاطر وقف شدن برای مراسم امام حسین(ع) حرمت دارد و جواد سرپرست هم به همین دلیل دست روی آن گذاشته تا کینه قدیمی خود از حسام را تلافی کند.

ظهر روز دهم

عقیق داستان پافشاری روی اصولی است که صاحبان قدرت آن را بر نمی‌تابند. حسام برای برگزاری این مراسم در ظهر روز عاشورا فرزندش را هم از دست می‌دهد. اما از اصولش کوتاه نمی‌آید. این زمین بی‌شباهت به باغ فدک نیست و در این میان بخوبی می‌توان دریافت که دعوا بر سر یک زمین نیست. احد حتی جایی کوتاه می‌آید که بدون گرفتن زمین فقط مراسم را در آن برگزار کند، اما سرپرست می‌داند برگزاری این مراسم در عقیق به پایان حکومت او منتهی می‌شود. قصه در اینجا شباهت‌های زیادی با شب دهم ساخته معروف حسن فتحی دارد البته ضعف محسوب نمی‌شود، چرا که تم برگزاری مراسم یا تعزیه و مخالفت حکومت و ایادی آن در دوره رضا خانی، قصه آشنایی است که هر ایرانی می‌داند و از همین حالا هم می‌توان دریافت ظهر عاشورای عقیق شهیدانی دارد از جنس شهدای تعزیه شب آخر شب دهم با همان مردانگی و مرام و معرفت.

بازسازی تکه‌ای از تاریخ

عقیق به نظر مهم‌ترین سریالی است که بهرنگ توفیقی به عنوان کارگردان در کارنامه‌اش داشته است. سریال دکورها و طراحی صحنه خوبی دارد که در جاهایی مانند بازی‌ها به تئاتر گرایش دارد، البته استراتژی غلطی نیست و گونه‌ای از سریال‌سازی است که مخاطبان فراوانی دارد. مخاطبانی که دلبسته قصه‌های تاریخی هستند و وقتی این قصه تاریخی در بستری عاشورایی روایت می‌شود این همسان‌سازی باعث جذابیت دو چندان خواهد شد. بازی‌های بازیگران عقیق از جنس و سنت نمایش است. کافی است به سابقه هر کدام از آنها در این هنر توجه کنیم و نگاهی به نام‌های آنها بیندازیم. بهزاد فراهانی، هدایت هاشمی، نادر فلاح، شبنم مقدمی، نسیم ادبی و علیرضا آرا که همگی از خاک صحنه خورده‌های تئاتر هستند. کارگردان با همین سرمایه میزانسن‌ها و شیوه بازی بازیگرانش را به سمت نمایش می‌برد تا داستان یکدستی خود را حفظ کند. به نوعی می‌توان گفت عقیق تلفیق و پیوند سریال‌های تلویزیونی با هنر نمایش است که باعث می‌شود مخاطب با این روش بیشترآشنا شود.

نکته دیگری که در عقیق به چشم می‌خورد زمان نسبتا طولانی هر قسمت است که باعث می‌شود بیننده با حجم مناسبی از قصه در هر قسمت مواجه باشد و همین نکته از تکه تکه شدن روایت جلوگیری می‌کند. به عبارتی هر قسمت داستانش را کامل و تا انتها روایت می‌کند و در قسمت بعد وارد مقطع دیگری از رخداد می‌شویم که روشی درست و متناسب با سلیقه مخاطب است و او را بی‌جهت تا قسمت بعد منتظر نمی‌گذارد.

کل یوم عاشورا…

عقیق فرصت خوبی برای بررسی گونه سریال‌های مناسبتی در تلویزیون است و این که باید به این گونه آثار بهای بیشتری داد تا در فضایی به دور از عجله و نگرانی برای رسیدن به آنتن تولید شوند. اتفاقی که متاسفانه در این سال‌ها و به دلیل کمبود منابع مالی قدری با اختلال مواجه شده و می‌توان توقع داشت با تدبیر مدیران سازمان مرتفع شود. توجه کنیم که در سال‌های گذشته چگونه داستان‌های سریال مختار نامه به صورت فیلم‌های سینمایی مجزا از تلویزیون پخش شده و هنوز هم مخاطب خود را دارد و این که اگر اثری در زمان نگارش متن و تولید زمان لازم را داشته باشد می‌توان سال‌ها از آن استفاده کرد و بدون شک مدت زمان انتفاع تلویزیون از آثارش با زمان تولید و مدتی که برای ساخت هر اثر صرف می‌شود ارتباط مستقیم دارد. عقیق مجموعه‌ای است که در حد توانش توانسته مخاطب را جذب کند و با فضایی که در آن وجود دارد می‌تواند به عنوان یک سریال مناسبتی با محوریت ماه محرم مورد توجه قرار گیرد.مخاطبی که هر ساله برای امام و یارانش می‌گرید و این داغ تا ابد در دلش مانده است. عقیق قصه این داغ بر دل مانده است.

روزنامه جام جم

بهمن صفائی‌نیا

 

دسته بندی
ارتباط با ما
مجموعه‌های مرتبط